عشق ماندگار

عاشقانه

......من عاشقت بودم تمام این سالها......

......از همون دیروز تا فرداها......

فقط خدا میدونه

......بای......

+نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,ساعت21:53توسط آرش | |

 امشب از آن شبهایی است که دائما بغض گلویم را

 

میگیرد

 

چَشمهایم از آنچه نمیدانم تر میشود و به دنبال دلیلی

 

میگردد

 

که توجیهی برای اشکهایم پیدا کنم

 

اما هم من میدانم هم تو

 

دلیلش فقط ترس از تنهایی در آینده است و بس

+نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:,ساعت10:30توسط آرش | |

 یه روز بشینید و با خودتون خلوت کنید، اگر عاشقید ببینید چقدر عاشقید/واقعی یا برای تفریح/اگر واقعا عاشقید باید تمایلات و علایق طرف مقابل را در نظر بگیرید/همیشه عاشق باشید نه فقط وقتی که در کنارش هستید!! بذارید بهش ثابت شه که واقعا عاشقش هستید/حرکاتی که خلاف میلشه انجام ندید البته اگر عاشقش هستید و میتونید!! شاید خیلی کارا در تنهایی و فراغت لذت کاذب داشته باشه و شما را سرگرم کنه ولی به عشق و رابطه شما ضربه بزنه!! شاید خودداری ازون خیلی سخت باشه ولی اگر عاشق واقعی هستید باید بتونید ازش دئوری کنید/اگر دیدید تو خلوت و تنهایی کارایی می کنید که در عشقتون خلل ایجاد میکنه/به هر بهانه ای!!!  بدونید که باید در  عشقتون تجدید نظر کنید/بدونید عاشق نیستید و فقط عادت کردید.....  امیدوارم که تو عاشق واقعی باشی... خودت را امتحان کن و  ببین چند مرده  حلاجی!!!!!!

 

+نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:,ساعت10:21توسط آرش | |

 وقتی  جریان یک روز مثلا امروز را مرور  کنی، میفهمی که هرچیزی فقط انتظارش خوشه، وقتی انتظارت برآورده شد، یادت میره که چند روز منتظر این روز بودی، و دوباره همون آش و همون کاسه.....  بیایم به انتظاری که میکشیم احترام بذاریم و حداقل برای یک روز این انتظار را نگه داریم... ولی ما سریع همه چیز یادمون میره، دعواها و ناراحتی ها شروع میشه، بدترین مسائل را به هم نسبت می دیم...تهدید...ارعاب....بازی با احساس  و . . . .  خدا کنه همیشه همه چی واقعی باشه...  حداقل بتونیم احساسمون را نشون بدیم و ......

+نوشته شده در چهار شنبه 15 خرداد 1392برچسب:,ساعت22:25توسط آرش | |

باز من دیوانه ام ٬ مستم.

باز می لرزد ٬ دلم ٬ دستم.

باز گوئی در جهان دیگری هستم.

های ! نخراشی بغفلت گونه ام را ٬ تیغ !

های نپریشی صفای زلفکم را ٬ دست !

و آبرویم را نریزی دل !

- ای نخورده مست -

لحظه ی دیدار نزدیک ست.

+نوشته شده در سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:,ساعت17:49توسط آرش | |

وقتی حس میکنم جایی در این کرِه ی خاکی تو نفس می کشی و من از همان نفس هایت ، نفس میکشم . . .
تو باش !
هوایت ! بویت ! برای زِنده ماندنم کافی است . . .

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:48توسط آرش | |

نگاهت هر قدر هم که دور باشد آرامم میکند و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه . . .
چقدر رسیدنت را دوست دارم . . .
آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی تنها برای ” تو ” هنوز گرم است . . .

 

 

به تو عادت دارم . . .
مثل پروانه به آتش ، مثل عابد به عبادت . . .
و تو هر لحظه که از من دوری
، من به ویرانگری فاصله می اندیشم . . .
در کتاب احساس ، واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است . . .
تو توانایی آنرا داری که به این فاجعه پایان بخشی . . .

 

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:54توسط آرش | |

خدایا دستت را از روی Space بردار !
بس نیست این همه فاصله ؟

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:53توسط آرش | |

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگار همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری.....

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:51توسط آرش | |

نزدیکی در فاصله نیست ، در اندیشه است

و تو اکنون مهمان اندیشه ی منی . . .

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:48توسط آرش | |

لحظه های بی تو بودن

میگذره

اما به سختی.........

+نوشته شده در یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:,ساعت20:37توسط آرش | |

آمده ام خداحافظی....  میخواهم حوالی فردا  به سفر 

بروم.. غصه نخور  سفر آنقدرها هم که فکر میکنی  بد

نیست..  میدانم میترسی از سفر، به هیبت غریبی

درآیم.... هرگز چنین نخواهد شد...  قول می دهم اگر

پشت سرم سنگ هم ببارد،  تا آخر هفته  برگردم...  تا

اون وقت...... به خدا می سپارمت...

+نوشته شده در جمعه 3 خرداد 1392برچسب:,ساعت22:10توسط آرش | |